تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



دالکانن
دوختن، چساندن.
دالکیان
دوختە شدن، چسپیدن.
قژالکە
پرنده ایست گرمسیری
ئالک
برموز، کاه و جو، جو (بیشتر بە جو اطلاق می شوند کە بە مال می دهند.)
سالک
اَشک، خداپرست (سالک طریق خداجویی)
مالک
خداوند، دارا، دارنده.