تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



مار
مار، خالُم.
ماسی نەیزەدار
ماهی نیزه دار.
مانگار
مانده
مایەدار
مایه دار، بادوام. ( هیزم مایه دار مثلا.)
مردار
مُردار، لاش.
مردار سەنگ
مُردار سنگ.
مروار
مروار، جَودان. ( قسمتی از درخت بید است که دسته بیل و خاک انداز از آن کنند.)
مشار
اَرّه.
موار
مَبار، آکامه، آگَنج، سُختو، جَرغَند، زیچَک، زَوَج.
موغار
مُغاز، نشگرده. ( قلم نجاری)
موورگ مار
باد مُهره.
مۆکڵ گیاندار
بَهمن. ( فرشته ی جانداران)
میعمار
گلکار، غَلیگر، اندایشگر، راز، زاو، زوایل، رنگ ریز. ( استاد گلکاران که رنگ عمارت ها و بناها را می ریزد.)
میقدار
بلنج، اَندازه.
مەدار
گردشگاه، گذرگاه.
مەردە مۆدار
مەرغوزار
مەغار
غال، تَهال، دَهار، داها، کاز، کازه، گاز، گازه، گویه.
مەهار
مَهار، ماهار، وَرَس.