تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



قەیسی بادام
سَرمش، خوبانی، گَوزاگند (زردآلو را هسته درآورده به جای آن مغز بادام یا مغز گردو گذارند و می خشکانند)
لادان
لادان
لادان
لنگ کردن، آرام گرفتن.
لادان
بَردیدن، کنارگرفتن. گُریز دادن.
نادان
کانا، کالوس، برناس، فُغاک، خَویله، خَوپَله، نادان.
نادانی
کانایی، کالوسی، برناسی، فُغاکی، نادانی.
نوقڵ بادام
نگاداری
پاساد، دارش، نگاداری، نگەداری؛ نگاەبانی، نگەبانی، چشم داری، پرستاری.
نگاداری
نگاەداری، گرفتاری، نگەداشتن، بازداشتن، گرفتن.
هەوادار
بُلَند.
هەوادار
دمیاددار، شگفت دار، باشگفت، شگفت مَند.
وادار
وادار، وادار شدن، گُماشته.
وادار کردن
وادار کردن، گُماشتن.
وەفادار
وفادار، دوستدار، درست پیمان.
پادار
پادار. (ضد بی¬پا)
پادار
پالار. (ستون بزرگ، تنەی درخت، یعنی قسمت پایین آن.)
پادارانه
پادارانه. (پولی است برای باقی بودن سرباز از مالک می¬گیرند.)
پاداری
ایستادگی، پافشاری.