تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



ئاخرەمین
داخریاگ
انداخته شده، پهن شده، گسترده.(فرش بر روی زمین مثلاً.)
داخریاگ
پایین افتاده، افتاده، انداخته شده.
ئاخر
دیگر. (دیگر من گفتم.)
ئاخر
پس، دنبال، پشت سر. تە، پایان، انجام، فرجام، فرناد، سومە، کان، آخر. (پس از همە آمد. پایان ندارد.)
ئاخر هاتن
دەس ئاخر
دست پسین، پسین دست، دست آخر. (آخرین دست قمار.)
ڕۆژ ئاخر مانگ