تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



ئابا
آباد (اسم پیغمبر عجم است.)، مەآباد، آذرهوشنگ.
ئابجی
خواهر. آباجی.
ئابرا
برادر، داداش! (مخفف آقابرادر است.)
ئابشار
آبشار، آوشار، آبریز.
ئابوون
آب شدن، گداختەشدن، گداختن، (آب شدن یخ یا فلزات مثلأ)